An average of 35.4 million viewed pages from all over the world
Average time per viewer: 4 minutes 35 seconds.
Empathy is the bridge that opens up to the other side
PETROFILM.COM EUROPE
Information and Interpretation
from a European Perspective
Información e Interpretación
desde una perspectiva Europea
EUROPE-USA
A TRANS-ATLANTIC PARTNERSHIP
UNA COLABORACIÓN TRANSATLÁNTICA
EMPATHY RESPECT DIGNITY
EMPATÍA RESPETO DIGNIDAD
Harald Dahle-Sladek
Founder and Editor-in-chief
Fundador y editor en jefe
To contact the Editor-in-chief with questions, comments and inquiries about lectures or consultations, please e-mail us at haroldsworld@petrofilm.com
Oslo, Norway
歐洲分析與解釋
אמפתיה כבוד כבוד
ניתוח, מידע עם פרספקטיבה אירופית
تجزیه و تحلیل ، اطلاعات از یک چشم انداز اروپایی
АНАЛИЗ ИНФОРМАЦИИ С ПЕРСПЕКТИВЫ
ИЗ ЕВРОПЫ
דיאלוג עכשיו ДИАЛОГСЕЙЧАС
DIALOGUENOW
Institute for Empathetic Dialogue formation
and Conflict Resolution, Oslo Norway.
Instituto para la formación del Diálogo Empático y Resolución de Conflictos, Oslo Noruega
عزت احترام به همدلی یکپارچه سازی
The Foreign Ministry Tehran
Creating dialogue and common ground
with the Islamic republic of Iran 1998-2022.
ایجاد گفت و گو و زمینه مشترک با ایران 1998-2022
Updates from
Washington, D.C.
Denmark
Danske Bank Pleads Guilty to Fraud on U.S. Banks in a Multi-Billion Dollar Scheme to Access the U.S. Financial System.
Largest Bank in Denmark Agrees to Forfeit $2 Billion.
Danske Bank A/S (Danske Bank), a global financial institution headquartered in Denmark, pleaded guilty today and agreed to forfeit $2 billion to resolve the United States’ investigation into Danske Bank’s fraud on U.S. banks.
According to court documents, Danske Bank defrauded U.S. banks regarding Danske Bank Estonia’s customers and anti-money laundering controls to facilitate access to the U.S. financial system for Danske Bank Estonia’s high-risk customers, who resided outside of Estonia – including in Russia. The Justice Department will credit nearly $850 million in payments that Danske Bank makes to resolve related parallel investigations by other domestic and foreign authorities. Continues further down.
Switzerland
Glencore International AG
Entered Guilty Pleas to Foreign Bribery and Market Manipulation Schemes. Swiss-Based Firm Agrees to Pay Over $1.1 Billion
Glencore International A.G. (Glencore) and Glencore Ltd., both part of a multi-national commodity trading and mining firm headquartered in Switzerland, each pleaded guilty today and agreed to pay over $1.1 billion to resolve the government’s investigations into violations of the Foreign Corrupt Practices Act (FCPA) and a commodity price manipulation scheme.
Luxembourg
haroldsw
ANALYSIS INFORMATION FROM A EUROPEAN PERSPECTIVE
PETROFILM.COM
INTEGRITY EMPATHY RESPECT DIGNITY
Founder and Editor-in-chief
Основатель и главный редактор
創始人兼總編輯
نامه ای از هارالد دله-اسلادک
سفارش قلب غمگین مریم
سفارش قلب غم انگیز مریم هشدار دهنده است - که مگر اینکه از گناهان خود توبه کنیم و به درگاه خدا برگردیم ، اکنون عذاب فاجعه باری که قبلاً ندیده باشد ، بر سر جهان خواهد افتاد. وضعیت دردناک امروز جهان در اندوه و هشدارهایی که مادر نور ما برای ما می فرستد منعکس می شود. مریم باکره.
پیام های خارق العاده ای که به هارالد داده شده است:
1969: "در مدت کوتاهی ، ادیان بزرگ یکی می شوند".
2002: "ما باید تلاش کنیم به جای درگیری و جنگ ، گفتگو و زمینه های مشترک ایجاد کنیم.
2008: "بشر در آستانه پرتگاهی وحشتناک بی انتها ایستاده است."
2011: "زمان آن است که زمان پایان یابد."
2018: "مریم مقدس تنها امید ماست."
مارس 2019
در کلیسای گاردامار دل سگورا ، آلیکانته ، اسپانیا
.
توسط هارالد دله-اسلادک - ترجمه شده از اسپانیایی
همه چیز به مصرف انسان تبدیل شده است. حتی کلیسا و آیین مقدس ، مسجد مقدس ، "منسجم" شده اند. ما قدرت مقدسي را كه پذيرفته ايم را پذيرفته ، راضي هستيم و شريك نيستيم. و در آن فاجعه بزرگ و عمیق دوران ما نهفته است. كلیسا نتوانسته است به قدرت مقدس مربوط به دریافت مقدسین اشاره و زیر خط بكشد.
با روشن نکردن این موضوع ، کلیسا مرتکب یک خطای عمیق و جدی می شود. راز و پیام در کلیسا کلمات عیسی و پیام به ما است که با رنگ های پاستلی مانند افسانه های جدا شده از واقعیت ، خواسته ها و چالش های روزمره نقاشی شده است. مشکلات و چالش های در حال رشد بشریت. بین آنچه کلیسا تبلیغ می کند و چالش هایی که ما با آن روبرو هستیم یک شکاف وجود دارد.
ما باید خیلی با هم مهربان باشیم ، از هم حمایت کنیم و دعا کنیم. ما کلیسا هستیم ، هیچ کس دیگری جز خود ما در جامعه که کلیسا است وجود ندارد. در اسپانیا شما یک کلیسای غنی با سنت های قوی دارید. کلیسای کاتولیک در نروژ تحت فشار شدید جامعه ای مسیحی و تا حدودی ضد انسانی است ، جایی که دولت نقش تبلیغ دگم های شبه مذهبی را بر عهده گرفته و به عنوان نماینده خدا بر روی زمین عمل می کند. این با قابل پیش بینی بودن کتاب مقدس در مورد زوال و آشفتگی آخر زمان سازگار است.
و دوباره هشدار می دهم که زمان ما بیانگر آخرین روزهای بی پروایی است که مردم با تلفن های همراه خود می دوند و بیشتر به فکر خم شدن سر کوچکشان به سمت صفحه ای کوچک و درخشان الکترونیکی هستند ، نه اینکه همان سر خم شده را برای خدا خالی کنند. . . در جهانی که خدا تقریباً وجود ندارد ، جایی که Pietet رفته است ، لطف از بین رفته است ، گرمای بین مردم از بین رفته است ، این همان چیزی است که اغلب می تواند باشد. به عبارت دیگر ، سقوط کامل نزدیک است. نور تاریک است و قدرت های شیطان آزاد شده و در همه جا قابل مشاهده است. دیدن خوب است ، زیرا او آماده دیدن است. عیسی گفت: "مبارک باش!" "
"سفارش قلب غمگین مریم" یک دستور غیر سنتی است که لزوما ریشه در یک صومعه ندارد ، بلکه در هر یک از ما ریشه دارد. همه ما به این نظم تعلق داریم ، زیرا همه ما به گونه ای همدست و مسئول هستیم که فراتر از معنای قانونی ، اخلاقی و روانی این کلمه است. وظیفه ماست ، در زمان گناه ، این پیشنهاد استثنایی آشتی با خدا را درک کنیم ، همانطور که ماری از طریق بسیاری از مردم در سراسر جهان به ما هشدار داد.
پیام ماری به گرابندال ، در شمال اسپانیا ، "هشدار ، معجزه بزرگ و مجازات ؛ دعا کنید و دیگران را وادار کنید که دعا کنند ، زیرا دنیا در آغاز نابودی است ، جایی که کاردینال ها ، اسقف ها و کشیش در راه هستند نابودی و بسیاری از کاتولیک ها را در پاییز با خود ببرید. "
هشداری که هارالد در کلیسای سنت دومنیک در اسلو مشاهده کرد (2003): "زمان آن است که قبل از پایان زمان باشد".
تنها با اتحاد در عشق به مسیح و استغفار می توان امیدوار بود و از نابودی جلوگیری کرد.
هارالد: "و بسیاری از افراد در آن لبه منحنی متحد بودند ، درست در جایی که می خواستند در یک تنگه بی انتها سقوط کنند که هرگز پایان نخواهد یافت." بلافاصله فهمیدم که این بشریت است که در آنجا با انکار خدا ایستاده است ، و مجازات آن به سختی قابل تصور نیست. "
این تصویر سه بعدی توسط هارالد در برنامه ای به نام "Terragen" ایجاد شده است. این شبیه تصویری است که او در کلیسا دریافت کرده است ، اما بدون مردم. هارالد این تصویر را در کلیسای سنت دومنیک دریافت می کند:
"
پیکان سفید نشان می دهد که هر کسی در نقطه بسیار لغزنده و منحنی ایستاده است ، کوه بلند مطمئناً استکبار زمان ما بود ، این سقوط در چاله ای بدون خدا خواهد بود ، که نماد خیانت نهایی است. خدایا ، پیام مشاهده بسیار نگران کننده بود. "
هشدار بزرگ!
"و تعداد زیادی از مردم در آن لبه منحنی متحد بودند ، درست در جایی که می خواستند در یک تنگه بی انتها سقوط کنند که هرگز پایان نخواهد یافت." بلافاصله فهمیدم که این بشریت است که در آنجا با انکار خدا ایستاده است ، و مجازات آن به سختی قابل تصور نیست.
توضیحات مهر "سفارش قلب غمگین مریم".
مهر و موم از چهار حلقه تشکیل شده است. نیمه بالایی نمایانگر الهی و خداست. قسمت پایین دایره شکسته نشان دهنده انسانیت امروز است. می بینیم که دایره در وسط ، در سمت چپ و راست به دو قسمت می شکند. نیمه پایینی دایره ، استکبارستیزی انسان زمان ما و رد خداست. دایره شماره دو است
کامل و نشان دهنده قدرت مقدس و متحد کننده از طریق مریم مقدس برای ما و هشدارهای او امروز به ما است.
حلقه سوم نشان دهنده پیشنهاد ماری برای تبدیل شدن ما به زمان پایان است. این پیشنهاد برای همیشه دوام ندارد. او مدتی آنجا است ، سپس دوباره ناپدید می شود. این سفارش در 4 سپتامبر 2018 تاسیس شد. علائم آلفا و امگا نشان می دهد که این مفهوم بین زمان شروع و زمان پایان است. این یک پیشنهاد محدود است.
دایره چهارم. دایره چهارم شامل سه چیز است. صلیب ، مری و سیارات خورشید ، زمین و ماه. این سه سیاره به طور مکرر در فصل های آخر زمان کتاب مقدس ذکر شده اند. "خورشید تاریک خواهد شد و ماه نور خود را از دست خواهد داد." "در آن روزها چنین گرفتاری بر روی زمین وجود خواهد داشت ..." خورشید در مکاشفه مریم به قره بندال ظاهر می شود. سولا دانست
مریم مرکز است و چهار حلقه را از طریق پیشنهاد منحصر به فرد خود به مردم آشتی با خدا حفظ می کند. همانطور که توضیح داده شد ، این پیشنهاد از نظر زمان محدود است و برای مدت کوتاهی در یک دوره خاص کار می کند. پس از آن پیشنهاد برای همیشه از بین خواهد رفت.
اردوی تابستانی کودکان کاتولیک 1957 ، هادلند ، نروژ. هارالد با پیراهن سفید شماره سه سمت چپ است. "ما زود به نمازخانه كوچك رفتیم ، همیشه یك شمع قرمز در نزدیك محراب روشن بود ، ما بشارت مقدس را دریافت كردیم ، این آغاز زندگی معنوی من بود." از چپ به راست ، خواهران ، خواهر تئودورا ، جانینا ، پنهان و خواهر سیگرید با صلیب.
من پنج سال خیلی بیمار بودم.
هر روز عصر ساعت شش و نیم در مراسم تشییع جنازه در کلیسای کوچک صومعه سنت دومینیک در اسلو شرکت می کردم. من در کلیسا تنها نشسته بودم و همانطور که گفتم از شدت قلبم مریض شده بودم. هر روز ، هفت روز در هفته ، به مدت پنج سال متوالی ، من قربانگاه محراب را دریافت می کردم. در مجموع 1825 روز برای شام وجود دارد. و برای 1825 بار ، حتی یک نفر به من نزدیک نشد ، حال من را نپرسید و نمی خواست به من کمک کند. من در آنجا در کلیسا مستقر شدم و دیدم که م comeمنان جلو می آیند و به طور جداگانه قدرت مقدس را می دهند ، مثل اینکه در یک سوپرمارکت روی دفتری بوده اند. و سپس آنها یکی یکی به خانه رفتند و در پایان مراسم دسته جمعی ، سپس کلیسا را ترک کردند.
و فکر کردم ، "در آنجا آنها می خواهند قدرت مقدس را بخورند ، اما به جای اینکه آن را با دیگران تقسیم کنند ، خود را حفظ می کنند." برای من این یک تجربه عمیق و فاجعه بار بود ، یک تجربه شخصی خیانت انسان در برابر اولین فرمان خدا ، همسایه خود را مانند خود دوست داشته باشید. من دیدم که کلیسایی که از زمان تعمید من در سال 1950 به آن تعلق داشتم ، از داخل کتک خوردند. در چنین سناریویی ، شیطان فضای آلبوم خوبی دارد و امروز نتیجه آن را در یک کلیسای فروریخته و زوال درونی مشاهده می کنیم.
این عکس نامه ای دست نویس از پدر ماری گابریل وانوفویل ، برادر نشان صومعه سنت دومیکوس ، به هارالد دله در سال 1968 نشان می دهد. این پاتر لوتز و پاتر وانوفویل بودند که صومعه Neuberggaten 15. را تأسیس کردند. وانوفویل به هارالد گفت: "ما آنقدر فقیر بودیم که فقط سه نوشیدنی نوشیدیم. یکی برای لوتز ، یکی برای من و یکی برای مهمان. "
سیگرید انددست نویسنده نروژی از چپ به راست که در سال 1928 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. پسرش و ماری گابریل وانوفویل پدر دومنیکن فرانسوی. وی ، به همراه پاتر لوتز ، یکی از بنیانگذاران صومعه سنت دومنیکوس در اسلو بود. عکس در سیگرید اندست ، در Bjerkebæk ، در نزدیکی Lillehammer در نروژ گرفته شده است.
ماری خود را در غم بزرگ خود برای ما نشان می دهد.
در 4 سپتامبر 2018 ، من از مقبره نجات دهنده ما در اسلو عبور کردم که به زیبایی با جاده های کوچک بین گورها و یک کلیسای کوچک ساخته شده است ، به سبک گوتیک با درختان سبز بلند در اطراف مانند یک پارک بزرگ به زبان انگلیسی منظره شده است. سپس به درب نمازخانه می روم و روی پله سنگی مقابل در اصلی می نشینم ، می ایستم و با رنگ سبز به اطراف شما نگاه می کنم. عکس زیر این مکان را با پله های سنگی رو به ورودی مشاهده کنید
گورستان وست اسلو در 4 سپتامبر 2018 ، جایی که هارالد روی پله های سنگی مقابل نمازخانه زیر نشست. هارالد: "بنابراین ، وقتی آنجا نشسته ام ، احساس یک احساس عمیق درد ، یک احساس نزدیکی شدید با مری می کنم. و من تصویری از دردی که مریم در قلب خود حمل می کند و وضعیت بدی که امروز در زمین داریم ، دریافت کردم و می فهمم که درد مریم مشکل ما در زمان ما است ، یعنی جدایی از خدا به معنای معنوی ، به معنای به عنوان یک تجربه زندگی می کند ، آنجا و سپس. "
در این تجربه ، درد ماریا آنقدر شدید ، آنقدر سنگین ، چنان غم انگیز است که این تجربه فقط مرا مجبور به یافتن راه حل یک طرفه می کند. یعنی ، این پیام غم و اندوه را با مشخص کردن آن با عمل علامت گذاری کنید. در پاسخ به این هشدار ، من "سفارش قلب غمگین مریم" را ایجاد کردم.
این مکانی است که هارالد پیام را در 4 سپتامبر 2018 برای ایجاد نشان قلب غمگین ماری ، گورستان اسلو وست ، از یک پارک زیبا با یک منطقه کلیسای گوتیک در وسط ، دریافت کرد. "هنگامی که مقابل کلیسای گوتیک نشسته بودم ، این فشار عظیم غم را احساس کردم ، در همان زمان بازتاب مشابهی از غم مریم را دیدم.
ادیان بزرگ به یک متحد می شوند.
از سال 1968 تا 2018 ، چندین "تصویر" را "دیدم" که با محتوای قوی به دست من رسید. از آنجا که این از تجربه عادی خارج است ، توصیف این به عنوان "تصاویر با محتوای بالا" نیز ممکن نیست. اما یک پدیده توسط خودم و دو نفر از دوستانم در نوامبر 1968 تجربه شد. بنابراین ما سه نفر بودیم که آن را با هم تجربه کردیم. و سه نفر با هم می توانند چنین اتفاقی را بهتر تأیید کنند.
ما سه نفر از دوستان بودیم و در اتاقی نشسته بودیم و در مورد ادیان مختلف ، افکار مختلف از این نظر صحبت می کردیم. هفده ساله بودیم ، هجده سال 1968. دور یک میز کوچک نشستیم. سپس می گویم ، در حالی که دو انگشت به سمت میز نشان داده شده و فاصله را نشان می دهم ، "فقط قبل از جمع شدن ادیان بزرگ زمان می برد". و همانطور که گفته شد ، "سالن پر شده از یک نیروی بزرگ و هوشمند ، یک نیروی ناشناخته از قدرت غیر قابل تصور.
غیرممکن است که از زبان خود برای توضیح چیزی کاملاً خارج از تجربه خود استفاده کنیم. نیرو آنقدر قوی بود و همانطور که گفتم باهوش بود که ناگهان بلند شدیم و مجبور شدیم به دیوار و آن چه نزدیک بود چسبیده و پاهایمان لرزید. روز بعد ، این واقعه قدرتمند را برای پدر هالوارد-ریبر مون در صومعه سنت دومنیک که وی در آن اقامت داشت ، بازگو کردم. وی پس از دو ساعت مشورت طولانی گفت: "این باید تأیید روح القدس باشد."
دوست هرالد: پدر دومنیکن ، برادر هالوارد ریبر-مون ، "این باید تأیید روح القدس باشد." اسقف اسلو کاتولیک اسلو ، اسقف جان ویلهلم گران ، که هارالد را در نوامبر 1977 به رادیو واتیکانا در رم معرفی کرد ، درست است. نامه اسقف گران ، در زیر.
در زیر نامه مقدماتی مورخ 12.10.1977 است که اسقف جان ویلهلم گران هنگام بازدید از روبرتو پوچی ، که مدیرکل رادیو واتیکان بود ، به هارالد داد. هارالد برای بزرگترین روزنامه نروژی Aftenposten مطالب زیادی از رم نوشت.
دیدار با مسلمانان
خدای مسیحی و خدای مسلمان یک شخص واحد هستند. سی و چهار سال بعد ، در آوریل 2002 ، من به دیدار محمدعلی ابطحی ، معاون رئیس جمهور رئیس جمهور محمد خاتمی رفتم. در آن زمان ، ابطحی رئیس مرکز ادیان جهانی واقع در تهران بود. من در ایران بودم تا به عنوان بخشی از یک پروژه بزرگ لرزه نگاری که از شمال خلیج فارس تا دریای عرب گسترش می یابد ، گفتگوی خوبی را در یک زمینه همدلی و معنوی ایجاد کنم.
سپس محمد ابطحی به من گفت: "خدای مسیحی و خدای اسلامی یکی هستند." در تهران ، تأیید خود را در مورد تجربه اسلو از نوامبر 1968 دریافت کردم. یک تأیید جدید و قدرتمند: زمان زیادی برای اتفاقی نمی ماند. عیسی حتماً در زمان حیات خود پیش بینی کرده بود: "گوسفندان دیگری نیز هستند ، آنها صدای من را می شنوند و گله می شوند." من از ژانویه 1998 تا مه 2003 پنج و نیم سال را در ایران گذراندم. این باید جالب باشد. برای اسپانیا که عنصر مهمی در فرهنگ اسلامی دارد.
مرکز ادیان جهانی تهران آوریل 2002
عکس مرکز ادیان جهانی در تهران ، آوریل 2002. از چپ به راست ، مترجم سعیده کوشا ، محمدعلی ابطحی ، مدیر و نایب رئیس مرکز. هارالد دله-اسلادک.
محمدعلی ابطحی ، هرالد دله: برای تعظیم ، به چیزی بالاتر و معنوی بروید. هارالد ، "جلسات من در تهران ماهیتی معنوی داشت و نه دیپلماتیک.
از سمت چپ به راست ، جناب عالی ، منوچهر متکی و هارالد از انجمن نظامی اسلو ، 8 مه 2007.
وزارت امور خارجه تهران ، مرکز ، عالیجناب علی آهنی ، وزیر آمریکا و اروپا و سفیر فعلی در پاریس ؛ راست: جناب حسین عادلی دکترای دکتر ، معاون وزیر دارایی ، فرماندار ، سفیر در اتاوا و توکیو.
اولین دیدار بین هارالد و دکتر عادلی در آوریل 2002 ؛ جلسه دوم در ماه مه 2003 برگزار شد. وزارت امور خارجه تهران. عکس از فیلم.
پس از بازگشت از ایران ، هارالد خلاصه ای از روابط ایران و نروژ را نوشت كه به كتابخانه و بایگانی موسسه نوبل ارائه داد. تأیید در زیر
من از کلیسای گاردامار دل سگورا و افرادی که ملاقات کرده ام تشکر می کنم. به طور خاص ، من می خواهم از همه زنان خوبی که در هر مراسم به خوبی آواز می خوانند و کشیش هایی که به ما رمز و امید و بخشش می دهند تشکر کنم.
مردم پرافتخار اسپانیا ، کلیسای کاتولیک قدرتمند اسپانیا و خانه بزرگوار فیلیپه ششم و خانواده اش زندگی طولانی کردند.
با احترام فراوان ،
هارالد دله-اسلادک
بنده متواضع دل غمگین مریم
فاحشه نروژی غیرقانونی
B61-12: جمعیت نروژ قادر به جذب تلافی جویی روسیه نخواهد بود
B61-12 که تحت F15E Strike Eagle سوار می شود. McDonnell Douglas F-15E Strike Eagle یک جنگنده ضربتی چندمنظوره در تمام آب و هوا است که از عقاب McDonnell Douglas F-15 Eagle گرفته شده است. F-15E در دهه 1980 برای جلوگیری از دوربرد و سرعت بالا بدون اتکا به هواپیماهای اسکورت یا جنگ الکترونیکی طراحی شده است.
اگر یک ملت تمام دنیا را بدست آورد اما هویت خود را از دست بدهد چه فایده ای دارد؟ یک ملت در ازای هویت خود چه چیزی می تواند بدهد؟ نیروهای خارجی و بخارهای هسته ای در خاک نروژ مجاز نیستند ، اما هر دو در اینجا هستند. این قانون به همان اندازه که برای انسان عادی نیز اعمال می شود ، برای دولت اعمال می شود!
دوستان و خوانندگان گرامی! زمانی در اواسط دهه 1950 بود که من در اردوگاه اردوگاه فرانسوی در یک مکان کوچک در اسلو به نام کامپن بزرگ شدم. این مکان مکانی خوب برای خانه های قدیمی ، طبقه کارگر ، یک مدرسه و یک کلیسا بود. دختران لباس دامن با طرح گل ، پسران با شلوار زیبا ، نه شلوار جین.
ما به پرچم ، کشورمان و قانون اساسی اعتقاد داشتیم. هر روز هفدهم ماه مه در روز ملی ، ما با هم آواز می خواندیم و آوازهای ملی گرایانه می خواندیم و سپس هات داگ و لیموناد داشتیم. جنگ پشت سر ما بود و آینده درخشان به نظر می رسید. در دهه 1950 ما به خیر عمومی برای همه ایمان داشتیم. اگرچه بیشتر ما از پس زمینه اقتصادی متوسطی برخوردار بودیم. اما ما چیزی به نام عزت در خودمان داشتیم. و ما اعتقاد داشتیم که این عزت می تواند ما را با خیال راحت از طریق آنچه که سر راه ما قرار دارد ، برساند.
با پیشرفت صنعت پتروشیمی محصولات جدیدی از جمله پلاستیک و پلی اورتان به بازار آمد. دختران دیگر دامن نمی پوشند اما شلوارهای اسپندکس تنگ پوست را نمی پوشند. از نظر آناتومیک ، واژن خود را نشان می دهد. مردان پیگیری کردند! در ذهنیت تغییری ایجاد شد. آنچه در دهه های 50 و 60 میلادی شنیده نشده بود ، نه تنها قابل قبول ، بلکه جریان اصلی شد. به طرز حیرت انگیزی تحریک آمیز و مبتذل بود.
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ، ناتو ، با در نظر گرفتن عزت ایجاد شد. برای محافظت از زندگی و ارزشهایی که ما در غرب به آنها پایبند هستیم. این یک سازمان قابل احترام با مردان و زنان محترم بود. با پیشرفت فناوری پیشرانه ، بمب و فناوری الکترونیکی ، محصولات جدیدی مانند جنگنده های هسته ای B61-12 و F-16 و F-35 به بازارها آمدند. استراتژیک اهداف خود را نشان می دهد. کشورها ترغیب شدند که این فن آوری های جدید را بپذیرند. و ، دوباره تغییری در ذهنیت ایجاد شد. آنچه در دهه های 50 و 60 میلادی شنیده نشده بود ، نه تنها قابل قبول ، بلکه جریان اصلی شد. به طرز تکان دهنده ای خطرناک و غیرقابل پیش بینی بودن آن هست.
نروژ از هیچ نظامی خارجی در خاک خود به پذیرش تفنگداران آمریکایی از پشت در عقب نرسید. به عنوان یک عملیات آزمایشی. این نیروگاه از هیچ هسته ای در خاک خود به درگیری کامل و هسته ای باز هم از طریق درب پشتی ، بدون اینکه حتی اجازه دهد مردم در این مورد رأی دهند ، رسید. یک نقض اخلاقی واضح ، و یک قدم دور از عزت.
تغییر در سیاست نروژ از یک رابطه دوجانبه دوستانه و قابل احترام با روسیه به موضعی تهاجمی و تحریک آمیز در اواسط دهه 1980 و به بعد نقص شخصیتی را که قبلاً در تاریخ این کشورها دیده نشده نشان می دهد.
دروغی در راهروهای قدرت شکوفا شد: زور بزنید و ادرار خود را آشکار کنید و یک زندگی ابدی را تضمین کنید! و این همان کاری است که نروژ انجام داد. با واشنگتن به رختخواب رفت و فاحشه شد. هرگز لحظه ای به عواقب واقعی جمعیت 5.4 میلیون نفری خود فکر نکنید ، اما فاحشه مانند آنها را در گوشه ای نقاشی کرد که اکنون نمی توانند از آن فرار کنند.
ما ایالات متحده آمریکا را تحسین می کنیم! چراغ راه جهان آزاد! و ما به عنوان نروژی به واشنگتن احترام می گذاریم. اما استدلال طرف نروژی اشتباه است. مأموریت نروژ در جهان ایجاد صلح و زمینه های مشترک است. همچنین ، با همسایه بزرگ خود روسیه. امروز!
آخرین خیانت این است که بنشینید و منتظر فرصتی بمانید ، و سپس هنگامی که آن را می رسد ، از آن فرصت استفاده کنید و حق را بدست آورید و آن حقیقت را بچرخانید و خم کنید تا آن را موردی حمایتی برای اهداف خود مانند حق قرار دهید. امروز دولت Solberg نروژ این کار را انجام می دهد. این یک مسئله
داستان جنایی ماه پایان بازی تهران
در سال 2000 نروژ سرانجام وارد جمهوری اسلامی ایران شد. سپس ، وزارت خارجه در
تهران 30 سال منتظر مانده بود و بیشتر از این تعجب می کرد که چرا نروژ با فناوری های تخصصی آب های عمیق خود نیامده و به ایران در توسعه پروژه پارس جنوبی و همچنین سایر پروژه های خارج از کشور در جمهوری اسلامی کمک نکرده است؟ .
حتی قبل از اینکه هواپیما با حضور مقامات دولتی و نمایندگان صنایع وابسته به نفت از فضای هوایی نروژ خارج شود ، نروژ در واقع فرصت بی نظیر تجاری خود را در جمهوری اسلامی ایران از دست داده بود. این ماهیان دیر خورده همه از کشوری وارد فرودگاه مهرآباد تهران شده اند که به روشی بنیادین از تقوا فاصله می گیرد و معنویت در زندگی روزمره مردم جایگاه مهمی ندارد. و آیا کلمه "اسلام" در آگاهی شمال اروپا آنها اغلب با تروریسم و تهدیدات همراه است. اکنون صحنه برای درگیری هومونگ بین دو تمدن متناقض فراهم شد!
از همان ابتدا این ذهنیت پیچیده نروژی بود ، کل سلسله مراتب فرماندهی در اسلو و بوروکراسی آماده نبوده و گناهکار بوده است. از پارلمان به پایین از طریق وزارت امور خارجه و وزارت انرژی و نفت ، INTSOK و صنعت و شرکت نفت متوسط Statoil که البته اخلاق اخلاقی آنها از بین رفته بود.
روابط واقعی و همدلی آنها با ایران همه به طور جدی عقب مانده بودند و رشوه و فساد فقط دو جنبه ناخوشایند از یک تصویر بزرگتر و پیچیده تر بود. به بدترین فاجعه دیپلماتیک ، اخلاقی و صنعتی نروژ در دوران مدرن خوش آمدید.
مردم ایران چیزی نبردند
نروژی ها در تهران به سرعت فقدان ویرانگر احساسات همدلی و تأكید بیش از حد بر تفكر شناختی به طور كلی و صحت دیپلماتیک به طور خاص را آشكار می كردند. در میان بزرگان نروژی در اسلو و تهران جمله "مردم ایران" در هیچ کجا شنیده نمی شد. با این حال ، از طرف ایرانی ، تمرکز بر مردم ایران پیش نیاز تجارت در کشور بود. بنابراین ، همانطور که خواهیم دید ، از همان ابتدا نروژ در یک دوره برخورد با جمهوری اسلامی بود. نروژ و استات اویل هیچ کاری برای مردم ایران انجام ندادند.
چگونه می توانید رشوه خود را پرداخت کنید
در مورد نروژ و استات اویل در ایران ، توافق نامه بین وزارت دادگستری و استات اویل شامل آن شخص مسئول جرم نبود. بنابراین ، وزارت دادگستری ایالات متحده و Norwaykokrim نروژی هر دو از تعهد خود ، برای کیفرخواست و پیگرد قانونی رئیس Statoil Olav Fjell ، کوتاهی کردند. این بدترین سیگنال ممکن را می دهد و این بسیار جدی است. اینکه شرکت متوسط نفتی نروژ Statoil بتواند از طریق رشوه خواری خود را بپردازد غیرقابل قبول است. و شرکت حقوقی مستقر در ایالات متحده Sulliwan & Cromwell به نمایندگی از Statoil کار عالی انجام داد که این امر را آسان کرد!
Luxembourg
haroldsw